اسم این بازی فوتبال بود

به گزارش مجله روگذر، دقیقه 51 اتفاقی افتاد که هنوز همه از آن حیرت زده اند. چیزی شبیه گل مارادونا در جام جهانی 1986 به انگلیس با دست که هنوز همه از خودشان می پرسند چطور داور ندید؟

اسم این بازی فوتبال بود

به گزارش خبرنگاران، احسان محمدی در عصر ایران نوشت: درست در روزی که تهران و اصفهان به دلیل آلودگی هوا، نیمه تعطیل بودند، مسابقه میان سپاهان و استقلال یکی از با کیفیت ترین و پرهیجان ترین مسابقات فوتبال چند وقت اخیر لیگ ایران از آب در آمد.

سپاهانی ها خیلی زود جلو افتادند. ولسیانی در دهانه دروازه استقلال خودش را پرت کرد تا سانتر محمدرضا حسینی را به تور دروازه استقلال برساند. آغازی پرشور برای مسابقه ای که اصفهانی ها تصمیم گرفته بودند به طلسم شکست ناپذیری استقلال در چندسال اخیر انتها دهند. این گل، شبیه بیدار کردن نهنگ آبی بود. آنها چنان از چپ و راست حمله می کردند که حریف را در زمین خود محبوس کردند. نمایشی پرقدرت از تیمی که این روزها فوتبال را حریص و چشم نواز بازی می نماید.

ضربه کاشته خیره نماینده از وریا غفوری را فقط تیر دروازه توانست به زمین برگرداند. فشار استقلال با دفاع همه جانبه تیمی همراه بود که همواره روی آسمان بیشتر از زمین خطرناک است. دقیقه 51 اتفاقی افتاد که هنوز همه از آن حیرت زده اند. چیزی شبیه گل مارادونا در جام جهانی 1986 به انگلیس با دست که هنوز همه از خودشان می پرسند چطور داور ندید؟

توپ روی دروازه سپاهان ارسال شد، استنلی کی روش که برای یاری به مدافعین تا 18 قدم خودی برگشته بود، دستش را بلند کرد و درست وقتی که متوجه شد دارد چه اشتباهی مرتکب می گردد دستش را دزدید اما دیر شده بود، توپ به دستش خورد. یک پنالتی آشکارا که به قول خداداد عزیزی حتی می شد از ماه هم آن را دید اما محمدحسین زاهدی فر داوری که فصل پیش هم گل سالم علی کریمی علیه سپاهان را مردود نموده بود، ندید! نه او و نه یاری هایش.

این اتفاق بازی را به شدت هیجانی کرد. بعد از چند دقیقه اعتراض و هیاهو کنار زمین، وریا غفوری سانتر کرد و درست روی نقطه پنالتی، کم وزن ترین و نحفیف ترین بازیکن زمین با ضربه ای زیبا و روی پا دروازه سپاهان را باز کرد. مهدی قائدی به همان نیمار ایرانی تبدیل شده که از او انتظار می رفت.

این اولین گلی بود که شاگردان قلعه نوئی در حین بازی دریافت می کردند. آنها در ده بازی پیشین، فقط یک گل از روی نقطه پنالتی دریافت نموده بودند.

استقلال برای پیروزی می جنگید و سپاهان آن تیم ترسناک همیشگی نبود. سانتر مهدی قائدی را شیخ دیاباته جوری با سر به تور دروازه پیغام نیازمند دوخت که انگار اگر همه بازیکنان سپاهان هم از بازو و بدن او آویزان می شدند امکان مهارش نبود. این شیخ دیاباته یک غول تمام عیار است. حالا استقلال تهران بعد از چند سال داشت سر جدول را لمس می کرد.

در چند دقیقه باقیمانده اما به نظر می رسید ده امید نورافکن در ترکیب سپاهان بازی می کردند. بازیکن سابق استقلال درست در آخرین ثانیه ها زهرش را ریخت. یک ضربه خشک روی پا، عبور توپ از لای پای دو بازیکن استقلال، مسدود شدن راستا دید سیدحسین حسینی و گل... 2-2. نورافکن و قلعه نوئی به سمت هم دویدند و چنان محکم همدیگر را در آغوش گرفتند که کمتر کسی به یاد داشت. قلعه نوئی و این همه از خود بیخود شدن؟

بازی تمام شد. هر دو تیم به داوری معترض بودند. استقلالی ها هنوز هم دنبال پنالتی گم شده شان می گشتند و سپاهانی ها هم معتقد بودند که داور خطای داخل هجده قدم را بیرون کشیده است. امیر قلعه نوئی اعتراف کرد که استقلال تیم بهتر بوده است، استراماچونی به داور اعتراض کرد و گفت ما مهم ترین تیم آسیا هستیم.

آنها به شکلی بازی می نمایند که این روزها همه را به تحسین واداشته اند. خط حمله استقلال با یک بازی بیشتر 25 گل زده است. دو تیم بالاتر از آنها یعنی پدیده و سپاهان مجموعاً 25 گل زده اند! این تیم هجومی را نمی گردد تحسین نکرد. استقلال پنجشنبه یک فینال دیگر هم در پیش دارد. مقابل پدیده در تهران. مسابقه ای که می تواند روی سرنوشت قهرمان نیم فصل هم سایه بیندازد.

منبع: خبرگزاری ایسنا
انتشار: 26 دی 1398 بروزرسانی: 6 مهر 1399 گردآورنده: rugozar.ir شناسه مطلب: 689

به "اسم این بازی فوتبال بود" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "اسم این بازی فوتبال بود"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید