چهل و سه گزین گویه فلسفی از مکس کاویچ
به گزارش مجله روگذر، خبرنگاران - ترجمه کامران برادران: آنچه در پی می آید ترجمه چندین آفوریسم یا گزین گویه فلسفی است به قلم مکس کاویچ که در پایگاه Philosophical Salon منتشر شده. وی استاد مطالعات روانکاوی در دانشگاه پنسیلوانیا است. مرثیه آمریکایی: شعر سوگواری از پاکدینان تا ویتمن به قلم وی منتشر شده است. کاویچ همچنین در زمینه ادبیات آمریکا، سینما، بوطیقا و روانکاوی مقالات متعددی را منتشر نموده است.
- به کسی تکیه نکنید که استقلالش تضمین شده باشد.
- اگر در بقایای بدترین اعمال تان غور کنید، ممکن است بازماندگانی را بیابید که پیشتر به حساب نمی آمدند.
- خنده ما را همچو نان می شکند.
- دولت موجودی است کسل نماینده که گهگاه مجذوب سیاست می گردد.
- تمدنْ منطقی است پیچیده برای دفع نامناسب زباله.
- ناامیدیْ آینده نگری ناکام است؛ امیدْ واپس نگری محسور شده است.
- کابوس با مقبولیت، مجرم را عذاب می دهد.
- نمی توان چیزی را بدون شرم دزدید که از پیش متعلق به شما نباشد.
- ثروتمندان گپ می زنند و خوش و بش می نمایند، در حالی که نیم نگاهی به فقرا دارند.
- کار ادبیات محافظت از شما نیست.
- زیرساخت های انسانی مخزنی عظیم برای بداهه پردازی های معیوب است.
- مالکیت کمترین حفاظت را از مهم ترین چیزها ارائه می نماید.
- گاه شکستن قانون می تواند زخمی را درمان باشد.
- گفتار تکامل یافت تا بتوانیم برای بی زبانی مان از یکدیگر دلجویی کنیم.
- نمی توان با خاموش ماندن مانع از عقل سلیم شد.
- اگر دفاع از خود را کنار بگذارید، قاضی قسی و بی رحم خود خواهید شد.
- اخلاق گرایی بیمارستانی است که در آن بیماران می کوشند افراد سالم را درمان نمایند.
- نمی توانید افکار دیگران را بخوانید، اما می توانید در حاشیه آن ول بچرخید.
- در یک لحظه می توان چیزهای بیشتری را از آنچه که در طول زندگی دیده شده ، کشف کرد.
- شک در میل خود مانند این است که عسل شیرینی آن را زیر سوال ببرد.
- روش های سریع تری برای خودکشی وجود دارد تا این که با خشم غیض دیگران را تنبیه کنید.
- شکست نه از آنِ راه بلکه کسانی است که آن را برگزیده اند.
- می توانید انتظاراتتان را مدیریت کنید، بدون آن که بگذارید خراش برداشته و در برابر واقع گرایی سر خم نمایند.
- رضایت خاطر یک تن به فرسودگی سیاسی دیگری می انجامد.
- برای حکمرانی بر دیگران، باید پرچم تان را در بلندای بدبختی علم کنید.
- زوری که بالای سرتان بوده ممکن است از آن خودتان باشد، اما هیچ گاه نمی توانستید این قدم را خودتان بردارید.
- این که بگذارید دیگران اهداف تان را مشخص نمایند مثل این است که تشنگی تان را به بیابان ببرید.
- سرمایه در پی بهره وری شماست؛ نیروی کار قدرت دریافت شما را افزایش می دهد.
- موعظه برای همسرایان موسیقی را نابود می نماید.
- بخش های بسیاری از آنچه رخ داده هنوز مشخص نشده است.
- هیچ چیز آنقدر شرم آور نیست که با مدارا راه خود را به زور باز کند.
- کسی نمی تواند هم زمان که می کوشد دروغ نگوید، زبان به حقیقت باز کند.
- بنرهای روشن اغلب از طرح های تیره استفاده می نمایند.
- تنها نجیب زادگان حقیقی خونی را که می ریزند می نوشند.
- امید می تواند برای کسی که در نومیدی فرورفته، گران باشد.
- تنها مشکل زمانی که می خواهید مردم متوجه انسانیت تان شوند این است که باید انسانیت تان را آشکار کنید.
- یادتان باشید که بومی بدون قاب هستید و بسیاری بر آن نقاشی نموده اند.
- دنیا مصرف فرهنگی از فاضلاب ایده های هضم نشده تغذیه می نماید.
- ثروت به همان شکل به عدالت خدمت می نماید که خشونت به امید.
- بدن های ما تنها به خودمان تعلق ندارد؛ آن ها پست های مرتعش و متغیر تمامی مصیبت ها و شادکامی ها هستند.
- فقر باید مخالف اصول ما باشد، نه در تضاد قانون.
- هیچ چیز به اندازه خیال بورژوازی برای کمال مصداق مردابی خیانتکارانه نیست.
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران